مقايسه executive function و flexibility در کودکان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم، کم توان ذهني و عادي
زمینه و هدف: کنش هاي اجرايي يک مفهوم کلي است که به فرآيند ذهن و توانايي کنترل جسم، شناخت و هيجان براي هدايت رفتار معطوف به هدف اشاره مي کند و عموما شامل برنامه ريزي، حافظه کاري، کنترل تکانه، بازداري و انعطاف پذيري مي باشد. هدف پژوهش حاضر مقايسه در جاماندگي عملکردي و انعطاف پذيري (تغييرپذيري) در کودکان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم، کم توان ذهني و عادي مي باشد.
روش بررسي: روش اين پژوهش از نوع پس رويدادي است که در آن تعداد 15 کودک مبتلا به اختلال طيف اوتيسم، 15 کودک کم توان ذهني و 15 کودک عادي با استفاده از شيوه نمونه گيري آسان (در دسترس) انتخاب و توسط آزمون عصب - روان شناختي کارت هاي ويسکانسين مورد بررسي قرار گرفتند. تجزيه و تحليل داده ها با استفاده از شيوه هاي آمار توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و آمار استنباطي (تحليل واريانس يک طرفه و آزمون تعقيبي LSD و روش غيرپارامتريک کروسکال واليس) انجام شد.
يافته ها: تجزيه و تحليل داده ها نشان داد که بين مولفه مقوله هاي دست يافته (P<0.0001) و درجاماندگي (P<0.0001) بين سه گروه مورد بررسي تفاوت معني داري وجود دارد. همچنين مقايسه دو به دوي گروه ها نشان داد که بين عملکرد کودکان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم و عادي (P<0.01) و کم توان ذهني و عادي (P<0.01) تفاوت معني داري وجود دارد.
نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش نشان داد که هر دو گروه کودکان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم و کم توان ذهني در کنش هاي اجرايي مشکلات بيشتري نسبت به گروه عادي دارند، و با وجود همبودي هايي که بين کودکان مبتلا به اختلال طيف اوتيسم و کم توان ذهني وجود دارد، کودکان کم توان ذهني آسيب هاي کلي تري در اين کارکردها نشان مي دهند. نتايج به دست آمده اين فرضيه که عامل هوشبهر نقش موثري در کنش هاي اجرايي دارد را قوي تر مي کند.
برگرفته از: مجله علمي دانشگاه علوم پزشكي كردستان، پاييز 1391
نویسندگان : پورآقارودبرده فاطمه*, كافي سيدموسي, كريمي علي آباد تمجيد, دل آذر ربابه