برای نمایش بهتر وب سایت از ورژن جدید مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم استفاده نمایید.

دانلود ورژن جدید فایرفاکس دانلود ورژن جدید کروم
logo

مرکز جامع اوتیسم Comprehensive Autism Center

فهرست اصلی
فهرست اصلی
تاریخ : يکشنبه 14 بهمن 1403
کد 268
 
 تاثیر بافت اجتماعی بر نظریه ذهن
 اخیرا، به نقشی که تعاملات اجتماعی می‌توانند در شکل گیری نظریه ذهن داشته باشند توجه شده است. به زبان ساده‌تر، اینکه چطور کودک قادر به فهم دیگران می‌شود را باید در تجاربی که کودک در بافت اجتماعی خود کسب می‌کند، جستجو کرد (دان، 1993). تکالیف باور کاذب ممکن است توانایی کودک در درک باورها و مقاصد دیگران را کمتر از حد واقعی آن برآورد کند و ممکن است کودک در شرایط طبیعی عملکرد بهتری داشته باشد (آستینگتون، 2003). نتایج متناقضی در این زمینه گزارش شده که در برخی از آن‌ها سنین پایین‌تری برای نظریه ذهن در مقایسه با مطالعات آزمایشی اعلام کرده‌اند. البته این به این معنی نیست که این مطالعات متناقض، پدیده‌های متفاوتی را اندازه‌گیری می‌کنند، بلکه شاید جنبه‌های گوناگون با مراحل رشدی متفاوتی از یک توانایی را اندازه‌گیری می‌کنند (آستینگتون و السون، 1995). احتمال دارد بافت داستان نقش مهمی در پیش‌بینی نظریه ذهن بازی کند (آستینگتون، 2003). مطالعه بر روی محاورات نشان می‌دهد که کودکان در سال دوم زندگی شروع به بحث راجع به احساسات و تمایلات و در سال سوم راجع به حالات ذهنی، فکر کردن و دانستن می‌کنند (برتش و ولمن، 1995). فهم کودک از دیگران که در صحبت‌های معمولی دیده می‌شود، تقریباً یک سال قبل از اینکه کودک بتواند در تکلیف باور کاذب موفق شود، اتفاق می‌افتد.
خواهران و برادران
تعاملات اجتماعی با خواهران و برادران، همسایگان، والدین و سایر بزرگسالان به شکل‌گیری رشد شناختی در دوران طفولیت و کودکی  کمک می‌کند (فارانت، 2000). خواهران و برادران بزرگ‌تر، اغلب مانند والدین رفتارشان را طوری تغییر می‌دهند که پاسخ‌گوی نیازهای کودک باشد، در واقع حمایتی را که کودکان جهت یادگیری احتیاج دارند فراهم می‌کنند (دان و کندریک، 1992). یانگ بلید و دان (1995) اعتقاد دارند به ویژه تعاملات خواهران و برادران در رشد نظریه ذهن از اهمیت برخوردار است. کودکان 3 تا 4 ساله‌ای که خواهر و برادر دارند از تکالیف باور کاذب در سنین پایین‌تری نسبت به آن‌هایی که خواهر و برادر ندارند، گذر می‌کنند (جنگینز و آستینگتون، 1996؛ پترسون، 2001). سن خواهر و برادر غیرهدف مهم است به این ترتیب که داشتن خواهر و برادر نوزاد یا یک خواهر و برادر بزرگسال در بالا بردن درک باور کاذب، تأثیری ندارد. کول و میشل (2000) دریافتند که وضعیت خواهران و برادران تأثیری ندارد اما شاخص‌های اجتماعی-اقتصادی پیش‌بینیکننده عملکرد نظریه ذهن بودند. به این ترتیب که کودکان متعلق به سطح اجتماعی-اقتصادی پایین‌تری، نمرات کمتری نسبت به کودکانی که از سطح اجتماعی-اقتصادی بالاتری بودند، کسب کردند، البته در این مطالعه سن و توانایی زبان کنترل شده بود. علاوه بر این، تعاملات اجتماعی پیچیده‌تر نیز می‌توانند در رشد نظریه ذهن نقش داشته باشند. بر آن لویس و همکاران (1996) دریافتند که تعداد تماس‌هایی که کودکان با سایرین داشتند و مقدار زمانی که با بستگانی که در همسایگی آن‌ها زندگی می‌کردند صرف کرده بودند، به تنهایی عملکرد باور کاذب را پیش‌بینی می‌کرد. با جمع‌بندی این اطلاعات می‌توان حدس زد که صرف تعاملات اجتماعی در رشد نظریه ذهن اهمیت ویژه‌ای دارد. دلایل متفاوتی می‌توان برای بالا رفتن درک باور کاذب متعاقب تعاملات اجتماعی با خواهران و برادران، همسایگان، و یا بزرگسالان اقامه کرد. اول، تعامل با خواهران و برادران، منبعی غنی از اطلاعات راجع به حالات ذهنی به خصوص در غالب بازی وانمودسازی مشترک، برای کودک فراهم می‌کند (بار و هاین، 2003؛ یانگ بلید و دان، 1995). دریافتند که در 33 ماهگی، سطوح بالای وانمودسازی با خواهران و برادران بزرگ‌تر با عملکرد کودک در باور کاذب در 40 ماهگی همبستگی دارد، حتی وقتی که میانگین طول جمله کودک (مقیاس تولید زبان) در نظر گرفته شود. در کل، صحبت کردن راجع به احساسات با سطح بازی وانمودسازی مشترک همبستگی مثبت داشت. اگرچه کودک در 2 سالگی، مشارکت فعال در بازی وانمودسازی مشترک ممکن است داشته باشد، اما شروع بازی وانمودسازی ممکن است در ابتدا به صورت تقلیدی باشد (آبراموویچ، کورتر و النندو، 1979). این حقیقت که کودکان دارای خواهر و برادر، در سطوح بالاتر بازی وانمودسازی قرار دارند حداقل در شروع این بازی‌ها، ممکن است به دلیل داشتن فرصت تقلید این بازی از خواهر و برادر بزرگ‌تر باشد (بار و هاین، 2003). احتمال دیگر این است که انواع بازی همسال-همسال می‌تواند باعث تسهیل پیدایش بازی وانمودسازی مشترک و نظریه ذهن شود. البته قابل توجه است که شیوه حل مشکلات بین خواهران و برادران نیز با عملکرد نظریه ذهن در کودک همبستگی دارد (برتش و ولمن، 1995). به خصوص کسانی که نمرات بالایی در نظریه ذهن گرفته بودند، در مواقع مشاجره، بیشتر از متقاعدسازی و مذاکره استفاده کرده بودند (لونرگان-رفوت و هوامنز، 2003).

منبع: کتاب نظریه ذهن ، نگرشی نو به روانشناسی تحولی
نویسنده: دکتر
لیلا عبدالرحیمی نوشاد