نقص نظریه ذهن در اختلال طیف اوتیسم:
افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) اغلب با نظریه ذهن (ToM)، که توانایی نسبت دادن حالات ذهنی مانند باورها، خواسته ها و نیات به خود و دیگران است، مشکل دارند. این اختلال در ToM یک نقص اصلی در ASD در نظر گرفته می شود و به چالش های ارتباط اجتماعی مشخصه این اختلال کمک می کند.
ToM صریح (Explicit) در مقابل ضمنی (Implicit):
تحقیقات نشان می دهد که ToM را می توان به اجزای صریح و ضمنی تقسیم کرد:
ToM صریح (Explicit) شامل استدلال منطقی و آگاهانه در مورد حالات ذهنی است که توسط تکالیف باورهای اشتباه کلاسیک با دستورالعمل های روشن ارزیابی می شود. شامل در نظر گرفتن عمدی حالات ذهنی دیگران برای توضیح رفتار آنها بوده و نیاز به تأمل آگاهانه دارد و از نظر شناختی نیازمند است با کارهایی مانند تست سالی - آن، که سوالات مستقیمی در مورد اعتقادات یک شخصیت مطرح می کند، ارزیابی می شود. این توانایی در حدود سن 4 سالگی در کودکان با رشد عصبی نرمال ایجاد می شود.
ToM ضمنی (Implicit) امکان پیشبینی سریع و خودانگیخته رفتار بر اساس حالات ذهنی را بدون تأمل عمدی فراهم میکند. این عمل معمولا با توانایی هایی مانند دسته بندی حالات احساسی در چهره انجام می شود. شامل ردیابی خود به خودی حالات ذهنی دیگران بدون تأمل آگاهانه است. به سرعت و ناخودآگاه اما به شیوه ای جدی و سخت انجام می شود، توسط پیش بینی اتفاقات، و رصد حرکات چشم در زمان و مکان های مطابق با وقوع باور نادرست شخص، اندازه گیری می شود.
در نوزادان 15 ماهه و بزرگسالان دیده می شود.
افراد مبتلا به ASD اغلب نقص هایی در ToM صریح و ضمنی نشان می دهند، اگرچه شدت آن می تواند متفاوت باشد. بزرگسالان ASD با عملکرد بالا با ممکن است وظایف صریح ToM را پشت سر بگذارند، اما همچنان در موقعیتهای اجتماعی طبیعی مشکلات ظریفی را نشان میدهند.
بسترهای عصبی (Neural Substrates)
ToM ضمنی و صریح مجموعه ای از نواحی مغز مشترک دارند، از جمله اتصال گیجگاهی- پاریتال راست (TPJ)، شیار گیجگاهی فوقانی راست، پراکونئوس، و شکنج میانی پیشانی چپ. با این حال، برخی از مناطق ممکن است به طور خاص برای ToM صریح در نظر گرفته شوند، که نشان می دهد این دو سیستم حداقل تا حدی متمایز هستند.
تفکیک در اوتیسم و روان پریشی
افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم (ASD) نقص هایی را در ToM ضمنی و صریح نشان می دهند، اما می توانند نقص های ToM صریح را از طریق یادگیری جبران کنند.
در ASD، مشکل در ToM ضمنی حتی در کسانی که تستهای ToM صریح را پشت سر میگذارند ادامه دارد.
در جمعیت های بالینی پرخطر برای روان پریشی، نقص های ToM ضمنی حتی زمانی که ToM صریح دست نخورده باشد مشاهده می شود.
به طور خلاصه، در حالی که ToM ضمنی و صریح بسترهای عصبی را به اشتراک میگذارند، آنها سیستمهای جداشدنی هستند که میتوانند در جمعیتهای بالینی جدا شوند. کمبودهای ضمنی ToM ممکن است نشانگر حساس تری از اختلال شناختی اجتماعی در خطر ابتلا به اوتیسم و روان پریشی باشد.
ارتباط با شدت علائم ASD : شدت علائم ارتباط اجتماعی در ASD تا حدی با درجه اختلال ToM توضیح داده می شود، حتی پس از محاسبه سن، IQ و سطح زبان. با این حال، کمبود ToM به تنهایی نمی تواند تمام علائم ASD، از جمله علایق محدود و رفتارهای تکراری را به طور کامل توضیح دهد.
مداخلاتی که ToM را هدف قرار می دهد:
در حالی که آموزش ToM و مهارت های مرتبط به افراد مبتلا به ASD امکان پذیر است، شواهد برای اثربخشی این مداخلات متفاوت است. مهارت های آموزش داده شده اغلب به زمینه های جدید تعمیم داده نمی شوند یا در طول زمان حفظ نمی شوند. تحقیقات بیشتری لازم است تا مشخص شود آیا هدف گیری ToM میتواند منجر به بهبودهای معنیدار در عملکرد اجتماعی دنیای واقعی برای مبتلایان به ASD شود.
با توجه به اهمیت ToM در عملکرد اجتماعی، مداخلات مختلفی با هدف افزایش مهارتهای ToM در میان افراد مبتلا به ASD ایجاد شده است. این موارد عبارتند از:
برنامههای آموزشی بر بهبود تواناییهای ToM ضمنی و صریح از طریق فعالیتهای ساختاریافته که درک احساسات و نشانههای اجتماعی را تقویت میکنند، متمرکز بودند.
تحقیقات حاکی از موفقیت در آموزش این مهارت ها می باشد. با این حال، بحث در مورد تعمیم و حفظ مهارت های آموخته شده در زمینه های مختلف وجود دارد.
علیرغم این تلاشها، یافتهها نشان میدهند که در حالی که مهارتهای ToM را میتوان آموزش داد، کاربرد آنها در سناریوهای زندگی واقعی اغلب محدود میماند. برای درک بهتر این که چگونه این مداخلات می توانند منجر به تغییرات معنی دار در سازگاری اجتماعی برای افراد مبتلا به ASD شوند، به مطالعات طولی قوی تر و روش شناسی های بهبود یافته نیاز است.
به طور خلاصه، نقص ToM نشانه بارز ASD است که مشکلات ارتباط اجتماعی را تشدید می کند، اما به طور کامل تمام جنبه های این اختلال را در توجیه نمی کند. ناهمگونی در توانایی های ToM در ASD نشان دهنده یک رابطه پیچیده بین ToM و شدت و نوع علائم وجود دارد.
روند پیش رو در این رابطه: رابطه بین نظریه ذهن و اختلال طیف اوتیسم همچنان یک حوزه تحقیقاتی فعال است. در حالی که اختلالات قابل توجهی در بسیاری از افراد مبتلا به ASD در مورد توانایی های ToM ضمنی و صریح مشهود است، مطالعات در حال انجام با هدف اصلاح درک ما و بهبود استراتژی های مداخله انجام می شود. تحقیقات آینده احتمالاً بر یکپارچهسازی بینشهای علوم اعصاب شناختی و روانشناسی اجتماعی برای توسعه رویکردهای مؤثرتر برای افزایش مهارتهای ارتباط اجتماعی در میان افراد دارای طیف اوتیسم متمرکز خواهد بود.
تهیه و تالیف: ارگوتراپیست، دکتر بابک کاشفی مهر
استادیار دانشگاه علوم پزشکی تبریز