برای نمایش بهتر وب سایت از ورژن جدید مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم استفاده نمایید.

دانلود ورژن جدید فایرفاکس دانلود ورژن جدید کروم
logo

مرکز جامع اوتیسم Comprehensive Autism Center

فهرست اصلی
فهرست اصلی
تاریخ : سه شنبه 12 فروردين 1399
کد 183
مداخلاتی برای بهبود ارتباط (قسمت دوم)

همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، انواعی از مداخلات برای مراحل پیش زبانی و early language برای کودکان مبتلا به اوتیسم وجود دارد که در زیر به شرح آن ها خواهیم پرداخت :

روش های تعلیمی :
طیف بزرگی از تحقیقات، روش های تعلیمی را موثر خواندند زیرا در ابتدا باعث توجه و درک زبان و همچنین آغاز تولید گفتار در کودکان پیش کلامی ASD (اختلال طیف اوتیسم) می شود. آموزش تلاش تقسیم شده (DTI)، شامل تقسیم مهارت مورد نظر به چند جزء و آموزش هر جزء به صورت مجزا  با استفاده از فعالیت های مشق گونه و با ساختارمندی بالا، می باشد. این آموزش فشرده از استراتژی های شکل دهی، سرنخ دهی، حذف سرنخ و تقویت استفاده می کند. تلاش ها تا وقتی که کودک پاسخ هدف را با حداقل سرنخ تولید کند، ادامه دارد و در گام بعدی، سلسله مراتب رفتار ها (مثلا اشاره ی درست به تصویر درخواستی مابین دو تصویر) ارائه و آموزش داده می شود. با وجود اینکه تحقیقات تاثیر این روش ها را ثابت کرده اند، ولی این روش ها شدیدا متکی بر هدایت معلم، پاسخهای سرنخ دهی شده و اَشکال طرح ریزی شده ی تقویت هستند. ضعف اصلی این روش ها این حقیقت است که غالبا به یک مدل منفعل از ارتباط ختم می شوند که در آن کودکان به سرنخ ها پاسخ می دهند تا ارتباط برقرار کنند ولی ارتباطی را آغاز نمی کنند یا رفتارهای کسب شده را به موقعیت های خارج از بافت تعامل انتقال(تعمیم) نمی دهند. این مشکلاتی که در تعمیم و تداوم رفتارهای آموخته شده در روش های تعلیمی وجود دارد، همراه با تغییرات در دیدگاه های تئوریکِ یادگیری زبان که بر نقش مرکزی مبادلات اجتماعی در اکتساب زبان تاکید داشتند، در نهایت به معرفی راهکار های طبیعی تری از مداخله منجر شد.

ABA :
همانطور که گفتیم، مشکل کمبود تعمیم در رویکرد های رفتاری کلاسیک وجود دارد. هارت و رایزلی از اولین افرادی بودند که با بینش کلی خود در این خصوص، اهمیت وجود شیء جالب برای کودک را مطرح کردند، زیرا باعث افزایش احتمال مبادله ی ارتباطی می شود. ABA، یا شیوه های طبیعی گرا، یکسری از جنبه های رویکرد های تعلیمی را نیز دارند. آن ها –در حد متوسطی- توسط معلم هدایت می شوند، اهداف توسط بزرگسال تعیین می شود، و بر تقویت –بجای جایزه های محسوسی که در DTI های سنتی تر استفاده می شود - استوارند. تقویت های این رویکرد طبیعی هستند (مثلا دست یافتن کودک به خواسته اش، یا تقویت اجتماعی). اثربخشی این شیوه ها هم برای آغاز تولید گفتار در کودکان بدون کلام  و هم افزایش پیچیدگی زبان بیانی، تایید شده است. و به نظر برخی محققین نیز رفتارهای آموزش داده شده از این طریق، تداوم و تعمیم بیشتری دارند. 
چند تکنیکی که در دسته ی مداخلات ارتباطیِ ABA جای می گیرند، شامل "آموزش بدون سرنخ"، "آموزش ضمنی" و "الگوسازی درخواست" است که در آن مراقب از کودک پاسخ می خواهد. "آموزش 
محیطی" یک اصطلاح است که به طیفی از شیوه ها که در محیط طبیعی کودک یکپارچه شده اند، اطلاق می شود. نشان داده شده است که مهارت های اولیه ی زبان کودکانی با طیفی اختلال تکاملی، شامل اوتیسم، با شیوه های آموزش محیطی تقویت شده است. رویکرد های آموزش محیطی شامل این موارد است :

* آموزش در محیط های روزمره
* فعالیت هایی که درون روز -بجای زمان درمان- جای می گیرند.
* استفاده از فعالیت ها و اسباب بازی های ترجیحی، که شرکت در آن ها خود یک تقویت کننده است.
* تشویق ارتباط خودانگیخته با استفاده از "منتظر ماندن" و خودداری از سرنخ دهی
* انتظار می کشیم تا کودک بخش های آموزشی را با استفاده از ژست یا نمایان کردن علاقه ی خود به یک شیء یا فعالیت، شروع کند.
* تامین سرنخ ها برای گسترش آغازگری کودک
* جایزه دادن به پاسخ های کودک با دسترسی او به شیء یا فعالیت درخواستی

در کل، نشان داده شده است که رویکرد های محیطی مانند این، باعث افزایش توانایی آغازگری ارتباط در کودکانی شده است که قبلا این توانایی را نداشته اند. کودکان بدون کلام با این شیوه استفاده از گفتار را بهبود بخشیده اند و همچنین افزایش بسامد، خودانگیزی و پیچیدگی زبان نیز گزارش شده است. 
با تمام این اوصاف، یک مشکل چشمگیر در تمام شیوه های طبیعی گرا وجود دارد. به علت اتکای آن ها بر آغازگری کودک، نیازمند این است که مداخله گر ها تصمیمات آنی بیشتری بگیرند و بنابراین به درجاتی از حساسیت و مهارت درمانگر متکی است. با وجود اینکه تایید شده است که هم والدین و هم همسالان می توانند به صورتی موفق برای ارائه ی مداخلات طبیعی گرا آموزش ببینند، این شیوه ها بیشتر از برنامه های تعلیمی- که در آن ها فعالیت های بزرگسال بصورت کامل مشخص، شفاف و با یادگیری آسان همراه است- به تصمیم گیری لحظه به لحظه نیاز دارد و برخلاف رویکرد های تعلیمی، متریال های کمتری برای آن طرح آموزشی جامع در دسترس هستند.


استراتژی های اجتماعی-کاربرد شناختیِ مبتنی بر تکامل :
این رویکرد بر این گمان استوار است که تکامل زبانی کودکان اوتیسم مانند توالی آن در کودکانی ست که به طور عادی صحبت می کنند. این بدین معنی است که کودکانی که صحبت نمی کنند ابتدا تشویق می شوند که از شیوه های دیگر ارتباطی برای رساندن مقاصدشان استفاده کنند تا ارزش ارتباط را در توانایی کنترل تعاملات، دریابند. طرفداران این شیوه، از استفاده از طیفی از اَشکال غیر کلامی به عنوان "سنگ بنای گفتار" حمایت می کنند. 
این مطلب ادامه دارد ...


منبع:

تهیه و تنظیم مطلب: رها شاهرخی
گفتاردرمانگر مرکز جامع اوتیسم دانشگاه علوم پزشکی تبریز

 
  • نوشته شده
  • در سه شنبه 12 فروردين 1399
  • توسط مهدی اکبرپور