برای نمایش بهتر وب سایت از ورژن جدید مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم استفاده نمایید.

دانلود ورژن جدید فایرفاکس دانلود ورژن جدید کروم
logo

مرکز جامع اوتیسم Comprehensive Autism Center

فهرست اصلی
فهرست اصلی
تاریخ : يکشنبه 13 خرداد 1397
کد 106
برنامه کشف زودرس اختلالات طیف اوتیسم
پایداری اثرات یک برنامه کشف زودرس اختلالات طیف اوتیسم در یک دوره ۸ ساله

اختلال طیف اوتیسم می تواند به طور قابل اعتمادی قبل از ۳ سالگی تشخیص داده شود و این تشخیص هم در نمونه های بالینی و هم در نمونه های در معرض خطر، تا حد زیادی پایدار است. یافته های بدست آمده از مطالعات سال های اخیر، بر اهمیت تشخیص و درمان زودرس اوتیسم در بهبود عملکرد انطباقی، اجتماعی و شناختی کودکان مبتلا تاکید کرده اند. بخاطر ماهیت دینامیک و انعطاف پذیر مغز، مداخلات زودرس ممکن است سیر تکامل مغز و رفتار را در کودکان مبتلا به اوتیسم تغییر دهد و مطالعات جدید شواهدی مبنی بر تأثیرات طولانی مدت مداخلات زودرس ارائه داده اند. علاوه بر آن، مداخلات زودرس ممکن است باعث کاهش هزینه های خانوادگی و اجتماعی خدمات تخصصی بعدی گردند. 

به رغم منافع تشخیص زودرس، سن متوسط تشخیص در عمل بالینی روزمره کماکان حدود اواخر دورۀ پیش دبستانی و حتی بالاتر از آن باقی مانده است؛ چنان که یک مطالعۀ مروری که مطالعات انتشار یافته ما بین سال های ۱۹۹۹ تا ۲۰۱۲ را شامل می شد، نشان داد که سن متوسط تشخیص از ۳۸ تا ۱۲۰ ماه متغیر بوده است. در جهت کاستن از سن تشحیص، ساز و کارهایی برای کشف زودرس اوتیسم ایجاد شده که نتایج امیدوارکننده ای در پی داشته اند و تأثیرات مثبت این برنامه ها بر سن تشخیص، درصد مواردی از اوتیسم که زود تشخیص داده شده اند و احساس مؤثر بودن در تأمین کننده های مراقبت های اولیه نشان داده شده است. اما برغم آن که مطالعات نشان داده اند که فرآیند کشف زودرس اوتیسم بهبود یافته است، این سوال باقی است که آیا اثرات مثبت برنامه ها در طولانی مدت پایدار می مانند یا خیر

مؤلفین مقالۀ حاضر ذکر کرده اند که تاکنون فقط به یک مطالعه برخورد کرده اند که اثرات طولانی مدت یک برنامۀ کشف زودرس اوتیسم را مورد بررسی قرار داده است. این مطالعه نشان داده بود که به رغم کاهش ۱.۵ ساله در سن تشخیص، اثرات برنامه پس از اتمام برنامه پایدار نمانده است و این بر ضرورت تداوم چنین برنامه هایی دلالت داشته است.

با توجه به موارد گفته شده، مطالعۀ حاضر قصد دارد که پایداری یک برنامۀ منسجم کشف زودرس اوتیسم را مورد بررسی قرار دهد، به این ترتیب که قبل، حین و بعد از ارجاع، سن ارجاع برای کودکانی که بعداً مبتلا به تشخیص اوتیسم تشخیص داده شدند در مقابل آن هایی که از نظر تشخیص اوتیسم منفی بودند، ثبت و مورد مقایسه قرار گرفت، تا معلوم شود که آیا اثر برنامه بر سن ارجاع، پس از اتمام برنامه باقی میماند یا خیر. حجم نمونۀ مورد مطالعه ۱۲۳۵ نفر بود. این برنامه سه جزء داشت:

1. آموزش تأمین کننده های مراقبت اولیه دربارۀ تشخیص علائم اولیۀ اوتیسم
2. استفاده از پروتکل غربالگری نظام یافته که شامل استفاده از ابزار EAST بود
3. تشکیل یک تیم چند دیسیپلینی تشخیصی

نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که: هرچند برنامۀ کشف زودرس، منجر به ارجاع زودتر شد، این اثر بعد از اتمام برنامه پایدار نماند و در تمام دوره های زمانی (قبل، حین و بعد از برنامه) کودکان دارای نقص هوشی، نسبت به کودکانی که عملکرد شناختی بالاتری داشتند، بیشتر احتمال داشت که تا قبل از ۳ سالگی ارجاع داده شوند.

این نتایج نشان داد که برنامۀ مزبور در سال های اجرای فعال به هدف خود در بهبود کشف زودرس اوتیسم مایل آمده است، اما پس از قطع برنامه، اثرات مثبت آن از بین رفتند. قطع این برنامه به علت قطع حمایت مالی بود که در نتیجه، ارتباط تنگاتنگ بین مراقبت های اولیه و تخصصی را قطع کرد (یعنی به تأمین کننده های مراقبت اولیه سایق داده نشد) که ممکن است به کاهش هشیاری دربارۀ اوتیسم در تأمین کننده های مراقبت اولیه منجر شده باشد. همچنین در اثر از دست رفتن منابع مالی، جلسات آموزشی نیز قطع شد و این بدان معناست که اگر پرسنل به حال خود رها شوند، تجربه و دانش آنان درباره ی کشف زودرس اوتیسم کاهش می یابد. تداوم برنامه با آموزش پرسنل، کاری هزینه بر بود. از آنجا که تأمین مالی مراقبت های بهداشت روانی خود تحت محدویت است، سؤال این است که چگونه می توان سازوکارهای مؤثری برقرار کرد که نیازمند حمایت مالی کمتری باشند و در عین حال اثرات مداومی داشته باشند.

به نظر مؤلفین این مقاله، برای بهبود کشف زودرس اوتیسم، تشریک مساعی در درون و بین کشورها ضروری و اساسی است، به گونه ای که با به اشتراک گذاشتن دانش، یک رویکرد استاندارد برای کشف زودرس اوتیسم ساخته و پرداخته شود. تشدید تشریک مساعی بین متخصصین اوتیسم، تأمین کننده های مراقبت اولیه و والدین می تواند به بهبود فرآیند ارجاع به موقع کودکان مبتلا به اوتیسم منجر گردد. جزء اساسی دیگر برنامه های کشف زودرس اوتیسم، در دسترس بودن و قابل دسترس بودن دانش برای والدین و متخصصین مراقبت بهداشتی است. در این زمینه، فن آوری های مبتنی بر شبکه (e-Health) می توانند نقشی اساسی در افزایش آگاهی و پایداری اثرات برنامه های کشف زودرس داشته باشند، بدون آن که بودجه بسیار بالایی را طلب کنند. 

این یافته که کودکان دچار نقص هوشی، بیشتر احتمال داشت که تا قبل از ۳ سالگی ارجاع داده شوند، در مطالعات قبلی نیز نشان داده شده است؛ چرا که کودکان مبتلا به اوتیسم که دارای نقص هوشی هستند، چالش های رفتاری و تکاملی واضح تری دارند و این امر احتمال کشف زودرس اختلال در آنان را افزایش می دهد. در مقابل، کودکان با عملکرد بالا، بهتر قادرند که در سنین پیش از مدرسه مشکلاتشان را جبران کنند و/یا اختلالات کمتری نشان می دهند و بنابراین در این دسته از کودکان ممکن است تشخیص زودرس مورد غفلت قرار گیرد و آنان از منافع مداخلۀ زودرس سود نبرند. پس ممکن است در این کودکان، تکرار ارزیابی در سنین ۶-۴ سالگی لازم باشد، زیرا در این سنین مشکلات ارتباطی با همالان شروع به بروز می کند. در مجموع، نتایج این مطالعه، تاکیدی است بر ضرورت تداوم برنامه های کشف و مداخلۀ زودرس. جهت دریافت فایل اصلی مقاله،
اینجا را کلیک نمائید.
 
 

ترجمه و تلخیص / آقای دکتر حسن شاهرخی / فوق تخصص روانپزشکی اطفال